شعرترکی حضرت ابوالفضل


منی ترک ائدیب گئدیرسن هارا ای وفالی قارداش
سنیلن گئدیر منیمده ائلیمین جلالی قارداش

***
یئنه قم لر آتلانیبدیر ا و ر ه گینده کشمکشدیر
دئمیره م کی گئتمه قارداش بیلیره م کی سون گئدیشدیر
بو جهاد اکبر ، اصغر سنه بیر ایچیم سو ایشدیر
منه آمما چوخ چتیندیر کی آتام وصالی قارداش

ادامه نوشته

از زبان حضرت سیدا لشهدا " علیه السلام " خطاب به حضرت عباس (ع)


دور ای دعوالر اصلانی

ابوالفضلیم، علمداریم

آخان سو تک قیزیل قانی

ابوالفضلیم، علمداریم

ادامه نوشته

یا رب منه بو لحظه دى بیر عمر ایله یارى
عشقونده سنون جان ویرورم هر ندن عارى

قان قان ویئن او خلا یا غورى الّى هوادتن
اوز اوند روب او خلار منه فنده سنه یارى

قربانوى سلما نظر مر حقوننن
جان اوسته وارام نعمتوون شکر گذارى

گرجام بلاده گنه وار باده خدای
گوندر من عطشانه خمار قویما خمارى

دنیا سو اولا من سوسوزى سالماز عطشدن
قور تارسا عطشدن منى وصلوندى قوتارى

وردیم سنون عشقونده منه گلدى گمانم
بیر باشعرى قالان عاشقون دار و ندارى

بو باشد اسنو نکیدى که سندیدى امانت
ردّ ایلورم ایندى سنه آن قوجا یوخارى

دشمن دیدى قول بیعته قوى من دیدیم اولماز
عشقم دیدى قان قان چا غیرسان دیدیم آرى

تهیدید ایلینگر منى مرگه نه بو لوگر
مرد آننى قانیله یوار اولساغبارى

زهرا چراغى مین بیله طوفانیله سونمز
حشره کیمى وار مشعلمون نورى ، شرارى

من ایستسویورم غرتنى دوشمینمونده
نینیم گورورسن دشمنون یوخدى چخارى

آخر نفسمدور گل آچوب گلشن جسمم
قان اویچره غمیم یوخ اورزوم اولسا سنه سارى

روحیم قوشى چوخداوندیکه قالمو شدى قفسده
بیراوخ تو خونوپ قلمبیمه سندردى حصارى

اوخ قلبمى داغون ایلیوپ توکدى داغتدى
وردى جالادى ، قانى یره ، قیردى دامارى

زهرا باغنون عنچه لرى گلگرى سولدى
تک بیر گونون عرضینده خزان اولدى بهارى

اینجاکربلاست.........

متن نوحه و شعر به زبان آذری – شعر و نوحه به زبان ترکی

گلمیشیک تشت آپاراق، سۇ تؤکۆب ائحسان ائلییه‌ک

کـــربــلا تئشنـه‌لـرین یــاد ائـدیــب، افغــان ائـلییــه‌ک

آغــلایـاق قـاسیمـه، عبّـاســه علـــی اصـغـــره بیـــز

چــون عــزادارێـق حـۆسئینــه، هـم علـی اکبــره بیـز

ســوزش-ی-قلبلــه نـالــه ائــده‌ک اوْل ســروه‌ره بیــز

شور-ی-عئشقیله حۆسئن وای دئییب افغان ائلییه‌ک


Image



باعرض سلام

بدین وسیله اربعین امام حسین (ع) را خدمت حضرت ولی عصر(عج)وهمه شیعیان وآزادگان تسلیت عرض نموده وازخداوند منان خواستاریم که مارا درراه مستقیم هدایت ومرگ ماراشهادت درراهش قرار دهد.


با آب طلا نام حسین (ع) قاب کنید                               بانام حسین (ع)یادی ازآب کنید

خواهید که سربلند وجاوید شوید                                 تا آخر عمرتکیه به ارباب کنید

التماس دعای فراوان


گام‌ به‌ گام‌ با كاروان‌ كربلا

نواب‌ راجي‌

 كاروان‌ كربلا پس‌ از وداع‌ با پيامبر(ص) و حضرت‌ زهرا (س‌) و امام‌ مجتبي‌(ع) شب‌يكشنبه‌ بيست‌ و هشتم‌ رجب‌ سال‌ شصت‌ هجري‌ مدينه‌ را به‌ سوي‌ مكه‌ ترك‌ نمودند.امام‌ حسين‌(ع) از بيعت‌ با يزيد خودداري‌ كرده‌ و شبانه‌ همراه‌ خانوادة‌ خويش‌ از مدينه‌ به‌مكه‌ حركت‌ نمود. يك‌ جامعه‌ نمونه‌ در اين‌ كاروان‌ متجسم‌ بود. در دل‌ تاريكي‌ از كوره‌راه‌هاي‌ بيابان‌ها گذر كردند و منزل‌ به‌ منزل‌ راه‌ سپردند.

يك‌ ماه‌ و چند روز از بيابان‌ها و كوهستان‌ها گذشتند و در هر منزل‌ از خود، ردّي‌ ازروشنايي‌ و كرامت‌ باقي‌ نهادند. روز سوم‌ شعبان‌ سال‌ شصت‌ هجري‌ درست‌ در روز ميلادامام‌ حسين‌ (ع) كاروان‌ امام‌ به‌ مكه‌ رسيد و در محلة‌ شعب‌ علي‌ در خانه‌ عباس‌ بن‌عبدالمطلب‌ اقامت‌ گزيد. مردم‌ مكه‌ به‌ استقبال‌ و ديدار خاندان‌ پيامبر(ص) آمدند. در اين‌ايام‌ كه‌ در آستانه‌ برگزاري‌ مراسم‌ حج‌ بود بسياري‌ از مسلمانان‌ از سراسر قلمرو اسلامي‌ به‌مكه‌ مي‌آمدند و اين‌ فرصت‌ مناسبي‌ براي‌ امام‌ حسين‌ (ع) و خاندان‌ پيامبر9 بود تا بامردم‌ صحبت‌ كنند و نسيم‌ آزادي‌ در مكه‌ وزيدن‌ گيرد.

از سوم‌ شعبان‌ تا هشتم‌ ذي‌ الحجه‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) از مكه‌ به‌ قصد كوفه‌عزيمت‌ نمود بيش‌ از چهارماه‌ در مكه‌ اقامت‌ داشتند. در اين‌ مدت‌، مردم‌ گروه‌ گروه‌ باامام‌حسين‌(ع) تماس‌ مي‌گرفتند و ابراز وفاداري‌ و حمايت‌ مي‌كردند.

ادامه نوشته

نمایی قدیمی از کوچه ی بنی هاشم

kuche1


عذاب قاتلان مادر، در روز قیامت

 

روایت شده است : نخستین فردى که در روز قیامت براى او داد خواهى مى کنند و دوباره او داورى مى نمایند، در مورد محسن فرزند على علیه السلام است که درباره قاتل او، قنفذ حکم مى شود، آنها را مى آورند و با تازیانه هاى آتشین مى زنند که اگر یک تازیانه از آن تازیانه ها به تمام دریا بیفتد، همه آب آنها از مشرق تا مغرب ، به جوشش در مى آید و اگر آن را بر کوههاى دنیا بگذارند، همه آنها ذوب شده و به خاکستر مبدل مى گردند، قاتل محسن ، قنفذ را با آنان تازیانه ها مى زنند.
همچنین در روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى کنند که فرمود: در روز قیامت ، حضرت خدیجه و فاطمه بنت اسد (مادر على علیه السلام ) محسن را حمل مى کنند، آنها گریه و ناله مى کنند، مادرش فاطمه علیها السلام این آیات قرآن را مى خواند:
هذا یومکم الذى توعدون ؛ این همان روزى است که به آن وعده داده شده ایم .
یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا امروز همان روز است که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده ، حاضر مى بیند، و دوست مى دارد میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده ، فاطمه زمانى زیاد مى بود.
آنگاه امام صادق علیه السلام آن چنان گریه کرد که محاسن شریفش از اشک ترشد سپس فرمود:
لا قرت عین لا تبکى عند هذا الذکر؛ روشن مباد آن چشمى که هنگام ذکر این مصیبت ، گریه نکند.

السلام علیک یا ابا عبدالله احسین (ع )


 
 
قرار ما یه سحر زیر نور ماه
با سوز و اشک
میدون مشک رو به روی گنبد شاه
=========================

چهل حدیث در مورد امام حسین علیه السلام

در مکتب شیعه شخصیت و زیارت امام حسین علیه السلام از موقعیت ویژه ای برخوردار است و روایات بسیاری در مورد ایشان ذکر شده است. در این مطلب چهل حدیث از اهل بیت علیهم السلام در مورد امام حسین علیه السلام می آوریم تا معرفت خود را نسبت به این بزرگوار هر چه بیشتر نماییم.


ادامه نوشته

در اربعین چه گذشت؟


اربعین


مشهورترین واقعه ای که به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای کربلا بازگو می شود جریان رسیدن کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا و هم زمانی این ماجرا با حضور جابر بن عبدالله انصاری در کربلا و زیارت قبر شریف امام حسین علیه السلام توسط او.

هر چند برخی از صاحب نظران این وقایع را بعید دانسته و منکر آن شده اند اما تحقیقات انجام شده نشان می دهد که این بعید دانستن ها و انکار ها صحیح نیست و دلیل قابل قبولی برای رد این دو واقعه وجود ندارد.(1) 

آنچه در ادامه می آید گزارش هایی از این دو واقعه در منابع موجود است:

مصباح الزائر به نقل از عطا می نویسد: روز بیستم صفر با جابر بن عبد اللّه بودم  هنگامى كه به غاضریّه رسیدیم در جوى آن جا غسل كرد و پیراهن پاكیزه اى را كه همراه داشت  پوشید. سپس به من گفت: اى عطا ! آیا عطرى به همراه دارى؟

ادامه نوشته

مشخصات و تاریخچه مرقد امام حسین





اگر چه قبر حقيقى سيدالشهدا (ع) در دلها و قلبهاست كه بناى آن از دوران كودكى در سرزمين دل شيعيان و عاشقانش گذارده شد؛ اما مرقد شريف آن حضرت همواره از آثار و بركات متعددى برخوردار بوده است . 

ضريح مقدس و حرم مطهر امام حسين (ع) يادگارى از جان نثارى و فداكارى او و يارانش در راه خدا مى‏باشد. مرقدى كه جاى عترت آدميان براى ابد و دوام خواهد بود، و سزاوار است كه اين بارگاه شريف و غم‏انگيز و شور آفرين، همواره زيارتگاه مردم جهان شده و انسانها ، فداكارى و عشق و صفا را از خفتگان اين مرقدهاى شريف ، سرمشق گيرند.

 

حرم حسين كعبه دلهاست . و اين كعبه طوافگاه زائران و قبله اميدواران و دارالشفاى دردمندان و پناهگاه توبه كنندگان و گنهكاران است.

آرى، عاشقان كويش و دلباختگان رويش ، پروانه‏وار خود را در اطراف ضريح مطهرش گردانيده و به آتش عشق و محبت او، پر و بال خويش را مى‏سوزانند و اشك شوق و اشتياق بر چهره و رخسار مى‏افشانند، و بر مظلومى و مصيبتهاى او و خاندانش ناله سر مى‏دهند براستى «اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست».

 

برگرد حريم تو ، كه دست طلب ماست‏

چون دامن شمعى است، كه پروانه بگيرد

فضل و شرافت كربلا و مرقد مطهر سيدالشهدا (ع) چنان است كه امام صادق (ع) فرمود: «قبر ابى عبدالله الحسين (ع) از آن روزى كه در آنجا دفن شد، باغى از باغهاى بهشتى است» (1).

با ذكر اين مختصر ، شايسته است جهت آگاهى و آشنايى با چگونگى حرم و مرقد شريف امام حسين (ع) و تحولات عمارت شريف ، مطالبى به طور اجمال ذكر گردد.

محل دفن آن حضرت كه همان گودال قتلگاه است ، اكنون داراى سقفى است كه روى آن صندوق مبارك نهاده شده و روى صندوق ، ضريح در ميان روضه منوره ، و روضه نيز در بين مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پايين پا در زاويه روضه قبور شهدا مى‏باشد اين مجموعه هم اكنون حرم امام حسين (ع) را تشكيل مى‏دهد، و حرم نيز ميان رواق و رواق در وسط صحن و صحن محور آبادانى زمين كربلا بوده و مى‏باشد.

 

ضريح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده كه در پيش روى آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: «ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»، و در بالاى سر، «آيه نور» نوشته شده است .

 

صحن مطهر حسين (ع) داراى هفت باب است كه عبارتنداز:

1- باب قبله كه ساعتى بر فراز آن نصب است ،

2- باب قاضى الحاجات

3- باب زينبيه كه در حدود تل زينبيه قرار دارد

4- باب سلطانى

5- باب بازار بزازها

6- باب سدره كه در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد

7- باب صافى كه به درب بين الحرمين نيز معروف است.

 

تاریخچه :

از اخبار چنين بر مى‏آيد كه بارگاه حسينى هفت مرتبه - به غير از عمارت موجود - بنا نهاده شده است .

عمارت اول: بارگاه سيدالشهدا (ع) پس از ساختن قبر شريف آن حضرت براى اولين بار در دوران بنى اميه بنا گرديد ، اخبار و روايات بسيارى آمده كه در زمان بنى اميه سقفى بر روى مزار امام و مسجدى (ظاهراً توسط بنى اسد) نزديك آن ساخته شد و تا زمان هارون الرشيد (سال 193 ) همچنان باقى بود.

عمارت دوم : بعد از تخريب مرقد شريف ، توسط هارون ، در زمان مأمون خليفه عباسى، عمارت دوم بنا شد، و تا سال 232 باقى بود .

اما از آن سال تا سال 247 متوكل چهار بار امر به خرابى و انهدام قبر كرد، و اوقاف حاير مبارك را برد و ذخاير آن را تاراج كرد.

عمارت سوم : سومين بار مرقد مطهر امام به دست «منتصر» تجديد بنا شد، و تا سال 273 باقى بود.

عمارت چهارم : تجديد بناى مرقد امام براى چهارمين بار به دست محمد بن زيد بن حسن بن محمد بن اسماعيل بن زيد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب ، ملقب به «داعى صغير» پادشاه طبرستان انجام گرفت.

عمارت پنجم : بناى عضد الدوله ديلمى بود، كه در سال 369 بنا شد، و در زمان او بود كه رواقى به دست عمران بن شاهين معروف به «رواق عمران» در حاير حسين ساخته شد.

عمارت ششم : ششمين بار بارگاه حسين به دست حسن بن مفضل بن سهلان ابومحمد رامهرمزى ، وزير سلطان الدوله ديلمى نوسازى شد.

عمارت هفتم : عمارت موجود است كه در سال 767 بعد از سرنگونى دولت آل بويه به سال 310 به دستور سلطان اويس ايلخانى ساخته شد، و در سال 786 فرزندش احمد بن اويس در تكميل آن كوشيد و تاريخ آن در بالاى محراب و نزديك سر شريف آن حضرت نگاشته شده است . (2)

 

پی نوشتها :

1- سيرهء امامان (ترجمهء اعيان الشيعه ), علامه سيد محسن امين , ص 220ـ و زندگانى چهارده معصوم ,
عمادزاده , ج 2 ص 137
2- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 323

قبل از ولادت و تعبیر یک خواب

نوزاد نخست

درخت نبوت و شجره امامت، ذرّيّه طاهره اي را چون شاخه هايي از خود جدا کرد که امتداد رسالت پس از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله مي باشد. نخستين نوزاد، ابو محمد زکي بود که جان پيامبر صلي الله عليه و آله از شادي وي لبريز شد، پس توجه به وي را آغاز کرد و او را با نمونه ها و کرامتهاي نفسانيش تغذيه مي کرد، کرامتهايي که بازتابش سراسر جهان را در برگرفته است. (1) .

تنها روزهاي اندکي که بعضي مورخان آنهارا 52 روز (2) نوشته اند، سپري شد، سيده زنان، حمل جديدي را داشت که حضرت رسول صلي الله عليه و آله و ديگر مسلمانان بابي صبري منتظر بودند در حالي که همه اميدوار و آرزومند بودند که خداوند آن ستاره را با ستاره اي ديگر همراه سازد تا آسمان امت اسلامي را روشن سازند و امتدادي براي حيات رهايي بخش عظيم باشند.

رؤياي ام الفضل

سيده ام الفضل دختر حارث (3) ، رؤياي عجيبي را ديد که تعبير آن را متوجه نشد. پس به سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله شتافت و به آن حضرت گفت: «من خواب آشفته اي ديدم که قطعه اي از بدن تو افتاد و در دامن من قرار داده شد».

پيامبر صلي الله عليه و آله هراس وي را بر طرف ساخت و او را مژده خير داد و فرمود:
«خير ديده اي! ان شاء اللَّه، فاطمه پسري به دنيا مي آورد و در دامن تو قرار مي گيرد...».
روزها به سرعت گذشت و فاطمه سرور زنان، حسين را به دنيا آورد و او در دامن ام الفضل بود به همان گونه که پيامبر صلي الله عليه و آله خبر داده بود (4) .

پيامبر صلي الله عليه و آله در انتظار طلوع ستاره مولود جديد باقي ماند که زندگي پاره تنش به او درخشان شود، او عزيزترين با قيماندگان نزد وي از پسران دخترانش بود.

 

مولود مبارك

سرور زنان عالميان، نوزاد بزرگوارش را به دنيا آورد که هيچ بانويي از دختران حوّا، نه در عصر نبوت و نه بعد از آن همانند او را نزاييده بود که برکتي عظيم تر و سودي بيشتر از او براي انسانيت داشته باشد. پس پاکتر، طاهرتر و درخشانتر از او نبوده است.

دنيا به وي درخشان شد و انسانيت در همه نسلهايش به وي خوشبخت گرديد. مسلمين به او مفتخر شدند و ياد اين مناسبت را گرامي داشتند و هر سال به آن مفتخر و سرافراز گشتند.

وزارت اوقاف مصر در مسجد حسيني، به همين مناسبت جشني رسمي برپا مي کند و اين مناسبت عظيم را گرامي مي دارد همچنانکه در بيشتر مناطق جهان اسلام، مراسمي برپا مي گردد.
در آفاق يثرب، بازتاب اين خبر شادي بخش، پيچيد. امهات مؤمنين و ديگر بانوان از زنان مسلمان به خانه سرور زنان شتافتند و اورا بخاطر فرزند جديدش تبريک گفتند و با وي در سرور و شاديهايش مشارکت نمودند.

پدر و مادر امام حسین

مادر :

 وي آن نهال پاک است از سيده نساء العالمين فاطمه زهرا عليها السلام که خداوند اورا به فضل خويش طاهر گردانيد و او را قرار داد تا از ضلالت، هدايت کند و از تفرقه، به جمع باز آورد... او فاطمه زهراست که اخگري از روح پدر و فيضي از نور او دارد و شعاعهايي از هدايتش که وي محل عنايت و توجه او بود و با هاله اي از بزرگداشت و تقدير دربرش گرفت و دوستيش را بر مسلمين فرض کرد تا جزئي از عقيده و دينشان باشد در حالي که فضيلت و جايگاه عظيمش را در اسلام گسترده ساخت تا الگويي براي زنان امتش باشد.

پيامبر صلي الله عليه و آله ارزشها و سجايايش را در نشستهاي عمومي و خصوصي و بر روي منبرش، مورد تکريم قرار داد تا مسلمين آن را حفظ کنند و در گفته هايي که راويان اسلام بر آن اجماع دارند، فرمود:

1 - «خداوند براي خشم تو خشمگين مي شود و براي رضاي تو خشنودمي گردد...» (1) .

2 - «همانا فاطمه پاره تن من است، مرا مي آزارد آنچه وي را بيازارد و مرا به زحمت مي اندازد، آنچه وي را به زحمت اندازد...» (2) .

3 - «فاطمه، سرور زنان جهانيان است...» (3) .

و ديگر اخباري از نشانه هاي شخصيت حضرت زهرا عليها السلام سخن گفته که وي سرمشق اسلام و نمونه والا براي زنان اين امت است که راه را براي آنها روشن مي سازد، در حسن رفتار و عفت و به دنيا آوردن نسلهايي مهذب... و چه عظيم است برکت وي و چه پرفايده است براي اسلام و در عظمت شأن وي، اين کافي است که «دولت عظيم فاطميه» از نام وي ناميده شده و نيز «جامع الأزهر» از نام او مشتق شده است (4) و براي عظمت دولت فاطمي اين بس که با نام زهرا تبرک شده باشد.

به هر حال، رسول اکرم صلي الله عليه و آله از غيب خبر يافت که بضعه طاهره اش همان است که ثمره پاک از ائمه اهل بيت عليهم السلام جانشينان پيامبر، داعيان حق در زمين، آنان که سنگيني بار رسالت را تحمل خواهند کرد و در راه اصلاح اجتماعي از هر کوشش و سختي رنج خواهند برد، از وي جدا خواهند شد و لذا پيامبر به وي توجهي مبذول داشت و ذرّيه اش را مورد توجه و عنايت قرار داد.

پدر :

وي ثمره علي، پيشواي حق و عدالت در زمين، برادر پيامبر صلي الله عليه و آله و دروازه علم آن حضرت است، کسي که نسبت به وي به منزله هارون از موسي بود و نخستين کسي که به خدا ايمان آورد و پيامبرش را تصديق کرد. سنگيني بار جهاد مقدس را از نخستين فجر دعوت اسلامي بر دوش گرفت و در مواضع هولناک فرورفت و با نيروهاي شرک و الحاد، درگير نبردي هراس انگيز و تنگاتنگ شد تا اينکه اين دين، پاي گرفت با ساعدي قوي از جهاد و کوششهايش، خداوند وي را به هر مکرمتي گرامي داشت و به هر فضيلتي مخصوص گردانيد، وي پدر ائمه طاهرين است که سرچشمه هاي حکمت و نور را در زمين منفجر ساختند.

پاورقي :

(1) مستدرک صحيحين 154:3. تهذيب التهذيب 441:12. کنز العمال 674:13 و 111:12. اسد الغابة 522:5. ميزان الاعتدال 535:1. ذخائر العقبي، ص39.

(2) ترمذي، صحيح 656:5. احمد بن حنبل، مسند 571:4 و در صحيح ترمذي است که آن حضرت صلي الله عليه و آله فرمود: «اما دخترم - يعني فاطمه - پاره تن من است، مرا مي رنجاند آنچه او را برنجاند و مرا مي آزارد آنچه وي را بيازارد». و در کنز العمال 111:12 فرمود: «اما فاطمه، شاخه اي از من مي باشد، مرا شادمان مي کند هرچه وي را شاد سازد و به خشم مي آورد مرا آنچه او را خشمگين نمايد».

(3) اسد الغابة 522:5 و در مسند احمد بن حنبل 112:6 فرمود: «فاطمه سرور زنان اين امت است يا زنان جهانيان». و در صحيح بخاري در کتاب بدء الخلق آمده: «آيا راضي نيستي که سرور زنان اهل بهشت يا زنان عالميان باشي؟».

(4) نساء لهن في التاريخ الاسلامي نصيب، ص48.